شیر نری دلباختهی آهوی ماده شد.
شیر نگران معشوق بود و میترسید بوسیلهی حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود�
پس چشم از آهو برنداشت تا یك بار كه از دور او را می نگریست،
شیری را دید كه به آهو حمله كرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد�
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !! و در دنیا رو سه چیز حساب نکنید:
اولی خوشگلی تون
دومی معشوقتون
سومی را یادم رفت. اها اینکه بیاد کسی بمونید که وقتی لازمه بیادتون بمونه.
ادم ها در ارتباط چند دسته هستند!؟
از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود ...
277017 بازدید
11 بازدید امروز
11 بازدید دیروز
347 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian